خُفّاش یا شَبکور یا شب پرک، پستانداری از راستهٔ خفاشسانان (Chiroptera) و تنها پستانداری که بال دارد و میتواند پرواز کند. کایراپترا از واژهٔ یونانی χείρ به معنی «دست» و πτερόν به معنی بال گرفته شدهاست. دستان این پرنده به صورت شبکهای به هم وصل است و به صورت یک بال در آمدهاست و به آنها این امکان را میدهد تا تنها پستانداری باشند که واقعا پرواز میکند دیگر پستانداران مانند پوست پر یا برخی گونههای سنجاب تنها در مسافتهای کوتاه در هوا سُر میخورند اما توان پرواز از جایی به جای دیگر را ندارند. خفاش از راسته بالدستان است و دارای پنج انگشت میباشد. بالهای خفاش با بالهای پرندگان متفاوت است و به گونه دیگری ساخته شده، اما در عوض پوست بالهای خفاش جنسی شبیه چرم دارد و دارای خاصیت ارتجاعی است که باعث میشود بالهایش در طول استخوانهایی که دستها و انگشتان خفاش را حرکت میدهند کشیده شود. بال زدن خفاش مانند پرندگان نیست که بالها را به تمامی بالا و پایین میبرند آنها در مقابل انگشتانشان را به طور کامل باز میکنند،[۲] انگشتان آنها بسیار بلند است و با پوستی نازک پوشیده شدهاست.
خفاشها با داشتن ۱٬۲۴۰ گونه روی هم رفته ۲۰ درصد از گروههای پستانداران را از آن خود کردهاند. دو دستهٔ اصلی برای خفاشها وجود دارد. دستهٔ نخست بزرگخفاشها یا خفاشهای میوهخوارند که در راهیابی نسبت به دیگر جانداران چندان ویژه نیستند گاهی به این جاندار روباه پرنده نیز می گویند. دستهٔ دوم مربوط به کوچکخفاشها است این جانور برای پیدا کردن راه از روش پژواکیابی بهره میبرد.[۳] نزدیک به ۷۰٪ خفاشها حشره خوارند. باقی ماندهٔ آنها معمولا میوهخوارند. تنها گروههای اندکی از خفاشها مانند خفاش ماهیخوار از جانورانی به جز حشرات تغذیه میکند. همچنین خفاش خونآشام تنها انگل پستاندار است. خفاشها در سراسر جهان پراکندهاند و نقش زیستی مهمی در پاکسازی گلها از حشرات و پراکنده کردن دانهٔ میوهها در زمین دارند. بسیاری گیاهان گرمسیری برای پراکنده کردن دانه هایشان کاملا به خفاشها وابستهاند. کوچکترین خفاش، خفاش خوکبینی کیتی است که قد آن ۲۹ تا ۳۴ میلی متر و سنگینی آن ۲ تا ۲٫۶ گرم است و اگر بالهایش باز باشد طول آن به ۱۵ سانتی متر میرسد.[۴][۵] البته هنوز بحث است که کوچکترین پستاندار حشرهخوار اتروسک است یا خفاشهای خوکبینی کیتی.[۶] بزرگترین گونهٔ خفاشها، مربوط به زیرگونههای روباه پرنده و بزرگ روباه پرنده طلایی تاجدار است. سنگینی این خفاش ۱٫۶ کیلوگرم است و پهنای آن هنگامی که بالهایش باز است به ۱٫۷ متر میرسد.[۷]
خفاشهای حشره خوار، شبها غذای خود را شکار میکنند. اما خفاشهای میوه خوار سحرگاه و نزدیک غروب به جستجوی غذا میروند. آنها برای پیدا کردن میوه و شیرهٔ درختان مورد علاقه شان از حس بینایی و بویایی خود بهره میبرند. خفاش جانوری اجتماعی است. آنها در دستههای بزرگ در غارها یا روی درختان، بیتوته میکنند.
خفاشهایی که در شب پرواز میکنند، مسیر و جای دقیق طعمهٔ خود را بوسیلهٔ فرستادن امواج صوتی و دریافت بازتاب آن، پیدا میکنند. با این روش خفاشها میتوانند اجسام متحرک مانند حشرات و بی حرکت مانند درخت را شناسایی کنند.
خفاش جانوری پستاندار است. گاهی به اشتباه به آنها «جوندهٔ پرنده» یا «موش پرنده» گفته میشود. با وجود نادرست بودن این ادعا با این حال در بسیاری زبانها معنی واژه خفاش به موش برمیگردد برای نمونه در فرانسوی به خفاش chauve-souris به معنی موش طاس، در اسپانیایی به آن murciélago به معنی موش کور، در روسی به آن летучая мышь به معنی موش پرنده، در زبان استونی به آن nahkhiir به معنی موش چرمی و در زبان آفریکانس به آن vlermuis به معنی موش بالدار گفته میشود. در دیگر زبانهای ژرمنی مانند سوئدی هم همین طور است.[۸]
به صورت سنتی دو دستهٔ کلی برای خفاشها معرفی شدهاست:
نمیتوان گفت که همهٔ بزرگخفاشها اندام بزرگتری نسبت به کوچکخفاشها دارند. تفاوت اصلی میان این دو دسته خفاش عبارت است از:
بزرگخفاش از میوه، شهد یا گرده تغذیه میکند در حالی که خوراک بیشتر کوچکخفاشها حشره است برخی از آنها هم ماهی، قورباغه، پستانداران کوچک، خون دیگر حیوانات و گاهی گرده و شهد میخورند. بزرگخفاش بینایی خوب و پیشرفتهای دارد اما کوچکخفاش برای شکار و راهیابی تنها بر پژواک یابی خود تکیه میکند.
از دیدگاه تبارشناسی رابطهٔ میان دستههای گوناگون خفاشها همواره مورد بحث بودهاست. دسته بندی سنتی این جانور به دو دستهٔ کوچکخفاش و بزرگخفاش نشان میدهد که این دو دسته مدتی طولانی است که از هم جدا شدهاند و نسب مشترک ولی دوردست آنها به پستانداری میرسد که توان پرواز داشتهاست. این حدسها نشان میدهد که پستانداران تنها یک بار توان پرواز برایشان بوجود آمدهاست. بررسیهای زیستی و مولکولی نشان میدهد که بیشتر خفاشها دارای یک تبار یا خانواده بودهاند.[۹]
پژوهشهای گوناگون به نتیجههای دیگری رسیدهاست برای همین تلاش برای طبقهبندی علمی جانور هنوز ادامه دارد.
شمُار کمی سنگواره از خفاشها باقی ماندهاست. برآورد شدهاست که ۱۲٪ سنگوارههای خفاش از نظر طبقه بندی کامل باشند.[۱۰] نخستین سنگوارهٔ بجای مانده از خفاش ائوسن که Icaronycteris نام دارد در سال ۱۹۶۰ پیدا شد. پس از آن یک سنگوارهٔ دیگر از ائوسن در سال ۲۰۰۳ پیدا شد. این سنگواره که Onychonycteris نام داشت پیشینهای ۵۲٫۵ میلیون ساله داشت و در وایومینگ آمریکا پیدا شد.[۱۱][۱۲] این سنگواره کمک بزرگی کرد تا روشن شود آیا از روز نخست این جانور توان پرواز و پژواکیابی داشتهاست یا با گذر زمان به این توان رسیدهاست. با توجه به ویژگیهایی که این سنگواره داشت میشد فهمید که خفاش توان پرواز داشتهاست. اما بررسی اسکلت آن نشان داد که حلزونی گوش درونی سنگواره پیچیدگیهای خفاشهای امروزی را نداشته و نمیتوانسته به خوبی خفاشهای امروزی پژواکیابی کند. این نشان میدهد که پرواز پیش از پژواکیابی در خفاشها پیشرفت کردهاست. مطالعهٔ بیشتر بر روی سنگوارهٔ Onychonycteris نشان داد که نه تنها توان شنوایی آن از خفاشهای امروزی کمتر بوده بلکه از بسیاری از گونههای پیشاتاریخ هم ضعیف تر بودهاست.
ظاهر و پرواز خفاشها در ۵۲٫۵ میلیون سال پیش با شبکورهای امروزی متفاوت بودهاست. برای نمونه در آن دوران بر روی هر پنج انگشت جانور ناخن بودهاست در حالی که امروزه تنها دو ناخن در هر دست آن دیده میشود. همچنین در گذشته پاهای پشتی آن کشیده تر و دستهایش کوتاه تر بودهاست. با این ویژگی میتوان گفت آنها بیشتر به پستاندارانی که از درخت بالا میروند و از آن آویزان میشوند مانند بودهاند مانند تنبل و گیبون. این خفاش که بزرگی اش به اندازهٔ یک کف دست بودهاست بالهایی کوتاه و پهن داشتهاست و گمان آن میرود که نمیتوانسته به سرعت گونههای امروزی اش پرواز کند و یا به اندازهٔ آنها دور شود. همچنین میتوان گفت خفاش کهن بجای بال زدن پیوسته هنگام پرواز بیشتر در هوا سُر می خورده و اندکی هم بال می زدهاست. چنین ویژگیهایی نشان میدهد که خفاش باستان به اندازهٔ خفاش امروزی پرواز نمی کرده و تنها از درختی به درخت دیگر می رفته و در هنگام بیداری یا از درختان بالا می رفته و یا از شاخهای آویزان می شدهاست.[۱۳]
پرواز به شبکورها اجازه دادهاست تا از پستاندارانی باشند که زیستگاهشان به گسترهٔ سراسر جهان است.[۱۴] به جز دو قطب شمال و جنوب و برخی جزیرههای بدون سکونت اقیانوسی، میتوان شبکورها را در سراسر جهان پیدا کرد.[۱۵] تقریبا در تمام زیستگاههای طبیعی زمین شبکور وجود دارد. هر گونهٔ این جانور در طول فصلهای مختلف سال، زیستگاههای مناسب خود را پیدا میکند؛ از ساحل گرفته تا کوه و صحرا، زیستگاه خود را تغییر میدهند. به هر حال زیستگاه شبکور باید از دو ویژگی برخوردار باشد: نخست باید هر زیستگاه جایی مناسب برای بیتوتهٔ دستهٔ خفاشها (در طول روز) داشته باشد و دوم: باید غذای مناسب آنها در آن منطقه یافت شود. محل بیتوتهٔ شبکورها میتواند در یک حفرههای خالی، شکافها، میان برگ درختان و حتی خانههای ویژهٔ دست ساز انسان باشد؛ همچنین گاهی خود خفاشها با کندن برگها برای خود چادر درست میکنند.[۱۶]
کشور آمریکا به تنهایی زیستگاه ۴۵ تا ۴۸ گونهٔ خفاش است.[۱۷][۱۸] سه مورد از فراوان ترین گونههای آنها عبارتند از: Myotis lucifugus (خفاش قهوهای کوچک)، Eptesicus fuscus (خفاش قهوهای بزرگ) Tadarida brasiliensis (خفاش مکزیکی دُم-آزاد). میتوان گفت در دو-سوم ناحیهٔ شمالی آمریکا دو گونهٔ خفاش قهوهای بزرگ و کوچک بیش از همه دیده میشود در حالی که گونهٔ سوم در جنوب غرب آمریکا بیش از همه وجود دارد.